وبسایت دکترمحمدمهدی اسماعیل پور

عرفان اسلامی ایران
وبسایت دکترمحمدمهدی اسماعیل پور
"در این راه منزل اول دل دادنست و منزل دوم شکرانه را جان بر سر نهادن"
سیف الدین باخرزی عارف قرن هشتم

این وب سایت تخصصی، به تبیین علم آسمانی و دیرینه ی عرفان اسلامی -که خوشبختانه چند سالی است به محیط های علمی و پژوهشی کشور راه پیدا کرده است - می پردازد

فرهیخته ی گرامی خواهشمند است 1- برای مشاهده ی بهتر متن ها از مرورگر فایر فاکس یا گوگل کروم استفاده کنید
2- چنانچه مایل به دریافت پاسخ پرسش های خود هستید ، نظرتان را به صورت خصوصی ارسال نفرمایید
3- و در صورتی که قصد دارید ایمیل تان توسط سایر کاربران رویت نشود ، گزینه ی نمایش ایمیل را تیک نزنید .
بایگانی
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

  در میان مباحث علمی در خصوص تفاوت این دو علم جامع ترین و رضایت بخش ترین مباحث از آن استاد جوادی آملی است که طی چند بخش تقدیم علاقه مندان می شود .بدون تردید میان علم اخلاق که از ملکات نفسانی سخن می‌گوید با عرفان که از معرفت نفسانی بحث می‌کند، تفاوت است و نمی‌توان این دو علم را به یک معنا اخذ کرد؛ به همین جهت در تقسیم بندی علوم برای این دو علم جایگاه ویژه‌ای قائل شده‌اند.

یکی از تقسیم‌بندی‌های علوم در اسلام، تقسیم آن به علم‌الابدان و علم‌الادیان است: "العِلمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیَانِ وعِلْمُ الْأَبْدَانِ". برخی افراد ساده‌اندیش و خوش‌باور پنداشته‌اند که علم‌الابدان ویژه اطبّا و طبیعی‌دانان و علم‌الادیان مخصوص فقها، متکلّمان، حکما و علمای اخلاق است، اما بزرگانی که راه اخلاقی را طی کرده‌اند، معتقدند که ممکن است طبیبی علم‌الادیان داشته باشد و فقیه یا دانشمند علوم انسانی، علم‌الابدان!

توضیح اینکه اگر علم را به لحاظ هدف تقسیم کنیم نه موضوع، مواد و مسائل آن، چه بسا طبیبی علمش را "خالصاً لوجه الله" بیاموزد و "صادقاً" به کار بندد؛ یعنی وقتی بر بالین بیماران بی‌بضاعت حاضر می‌شود، با نگرش دنیا طلبانه طبابت نکند که در این صورت، او علم‌الادیان دارد نه علم‌الابدان؛ گرچه موضع کارش بدن است! در مقابل، ممکن است فقیهی به دنبال مرید‌ پروری و امثال آن باشد که در این صورت، او علم‌الابدان دارد نه علم‌الادیان؛ گرچه موضوع بحثش دین است! پس منویات عالِم می‌تواند در انجام عملی و آثار علمی نقش داشته باشد و مؤثر واقع شود؛ به حدّی که ملاک و معیار علوم را متمایز سازد.

در باب نسبت میان اخلاق و عرفان با فلسفه نیز می‌توان گفت که علم اخلاق (از زمان مرحوم بوعلی تا کنون) زیر مجموعه فلسفه بوده است که در حکمت عملی از آن بحث می‌شد، اما عرفان، فوق فلسفه است؛ یعنی در اخلاق، از مجرّد بودن روح، شئون آن، سلامت و مرض نفس، حیات و ممات قلب، صحّت و سقم دل و راه‌های درمان بیماری‌ها و رذایل و روش‌های کسب فضایل (براساس اصالة‌الماهیه یا اصالة‌الوجود یا تشکیک وجود) بحث می‌شود. پس در مجموع می‌توان موارد ذیل را در تمایز اخلاق و عرفان، برشمرد:

1. تفاوت در مبادی
در نگاه نخست، مبادی و پیش‌فرض‌های اخلاق با بسیاری از علوم دیگر همچون فقه، حقوق و... یکسان است، اما وقتی قدری فراتر رویم، مرزهای آنها را جدا خواهیم یافت؛ زیرا اخلاق، در قلمرو بایدها و نبایدها بحث می‌کند و از هست‌ها و نیست‌ها استمداد می‌گیرد.
اساسی‌ترین مطلبی که می‌تواند به صورت ریشه‌ای، سفره‌ای عام و وسیع برای همه علوم نظری باشد، "اصل تناقض" است: "الموجود والعدم لا یجتمعان ولا یرتفعان"، اما چنین اصلی و به‌این گستردگی در حکمت عملی، فقه و اخلاق وجود ندارد؛ با این حال می‌توان مسئله "حسن عدل و قبح ظلم" و امثال آن را از پیش‌فرض‌های اخلاق دانست که همه مسائل اخلاقی باید به این‌گونه اصول بدیهی اخلاقی ختم شوند. به این معنا که هرگاه در فروع فضایل و رذایل اخلاقی تردید شود، باید آنها را به اصل "حسن عدل و قبح ظلم" که یکی از امهات و اصول اخلاقی است، برگرداند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۳:۱۵
مدیر سایت


الهی ! خلق تو شکر نعمت های تو کنند ، من شکر بودن تو کنم ، نعمت ، بودن توست .

الهی ! خوشی با توست ، اشارت به بهشت می کنی ؟

الهی ! اگر قصه ی اندوهگینان بر تو خوانم ، آسمان و زمین خون گریند !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۲:۴۶
مدیر سایت

در منی سر می تراشیم. یعنی زیبایی ظاهری را به زمین می ریزیم و به اصطلاح ترک می کنیم. این کار سنبل این است که آماده ایم که در راه خدا سر بدهیم، ریختن مو که جای خود دارد. باز در منی قربانی می کنیم، یعنی در واقع امیال و آرزوها و تعلقات دنیوی را قربانی می کنیم. اگر ابراهیم(ع)، اسماعیل اش را قربانی می کند ما بایستی ببینیم اسماعیل ما کیست؟ تعلق خاطر ما غیر از خدا کیست؟ تا او را قربانی کنیم. در نهایت عزیزترین چیزی که همه ما داریم و آخرین حبی که همه داریم حب النفس است که این حب نفس را باید قربانی کنیم و از دل بیرون ببریم، لذا روز عید قربان، قربانی کردن خود است. شد عید قربان جان من برخیز و کن قربانیم/ بر گرد سر گردان مرا تا چند سرگردانیم. یعنی اینجا ما از خود می گذریم، در این سرزمین منی که سرزمین آرزوست، و کشته حق می شویم.

 به قول احمد جام «گر بر سر کوی عشق ما کشته شوی/ شکرانه بده که خون بهای تو منم. که خدا فرمود که «من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلیّ دیته و من علیّ دیته فانا دیته: هر کس عاشق من شود، عاشقش می شوم و هر کس که من عاشقش شوم، او را می کشم و هر که را که من کشتم، خون بها و دیه اش بر گردن خون من است.» با موفقیت در منی، دومرتبه فرد می تواند وارد مکه شود و اعمال مکه را انجام دهد و طواف کند و سعی بین صفا و مروه داشته باشد و با ترک دنیا به خدا برسد.

 از مسائل مهم حج، پیوند حج با باطن دین که ولایت یعنی معصومین(ع) هستند، است. ائمه اطهار(ع) بقیع و حضرت فاطمه زهرا(س) و پیامبر(ص) را زیارت می کنیم که فرمودند: «تمام الحج بزیارتنا» اینکه قرآن فرمود: «وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ»، حج را تمام کنید. زیارت اولیای خدا تمام حج است و در واقع این زیارت میکده عشق است. به تعبیر حافظ :ثواب روزه و حج قبول آن کس برد /که خاک میکده عشق را زیارت کرد.

ان شاء الله خداوند به همه ما توفیق دهد که این سفر روحانی نمایش کامل از سلوک معنوی است که عرفا گفتند؛ مراحل سلوک، همراه که باشی، چه کسی دستگیرت باشد، سلوک بدون معرفت نمی شود؛ در عرفات، در مشعر، سلوک باید توأم با کسب معرفت باشد بدون عشق نمی شود. بدون جهاد نمی شود منتها باید همه چیز را در دست خدا دید و در خودمان نبینیم. گرچه وصالش را نه به کوشش دهند/ هر قدر ای دل که توانی بکو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۸:۵۱
مدیر سایت

پس از اینکه عمره تمتع را انجام دادیم آن وقت باید از مکه و حرم خدا خارج شویم، گویا هنوز مانده و می باید مرحله دیگری از حرم بیرون برویم، آنقدر توقف کنیم تا به اندازه لازم برسیم تا دومرتبه بتوانیم وارد شویم. در این توقف سه موقف هست؛ وقوف در عرفات، وقوف در مشعر، وقوف در منی. همان طور که از اسمشان پیداست در عرفات بحث عرفان و معرفت است. در مشعر بحث شعور و علم است و منی، سرزمین آرزوهاست. منتها این توقفهای سه گانه گفتند مثل اینکه میت را که سه بار به زمین می گذارند و دوباره بر دوش می گذارند قبل از اینکه وارد قبر و سرزمین نهایی خودش شود ما هم سه تا توقف داریم در عرفات، مشعر و منی.

 با کسب معرفت، کسب شعور در سرزمین آرزوها که منی باشد ما آرزوهای خودمان که آرزوهای دنیوی است قیچی و آنرا رمی می کنیم یعنی همه مسائل نفسانی خودمان را رمی می کنیم.

 سه تا جمره وجود دارد: جمره اُولی، جمره وسطی و جمره عقبی. این سه جمره، سنبل نفس انسان است که سه مرحله اماره و لوامه دارد. ما هر سه نفس را می کوبیم و می زنیم تا از این نفسها بگذریم و به نفس مطمئنه برسیم. نفس بسیار پیچیده است و مبارزه با نفس خیلی دقیق و ریز است، لذا سنگ ریزه هایی که جمع می کنیم را باید با دقت بزنیم و متوجه باشیم که این سنگ به هدف خورده است. هر شبی که در منی بیتوته، توقف و راز و نیاز دارید روز آن باید این سه جمره را انجام دهید. یعنی این کار هر روز باشد و هفت سنگ بزنید که در مجموع هفتاد سنگ باید بزنیم و ببینیم که به هدف برخورد کرد. یعنی نفس پیچیدگیها و فریب کاریهای فراوانی دارد که در مبارزه با او دقت زیادی لازم است. به قول مولانا، نفست اژدرهاست او کی مرده است/از غم بی آلتی افسرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۸:۴۷
مدیر سایت

وقتی که به اطراف خانه می آئیم و طواف می کنیم طواف یعنی دور می خوریم، گردش است و سمت چپ بدن خود را به سمت کعبه می دهیم یعنی قلب ما به سوی کعبه است. در واقع باطن بیت الله، قلب مؤمن و انسان کامل است یعنی اگر که خدا خانه ای دارد که از گل و خیلی هم ساده است. ساده ترین شکل خانه، کعبه است که هیچ معماری پیچیده ای ندارد اما در این سادگی ظاهر از ما می خواهند که توجه به هیچ چیز دیگر نداشته باشیم. غیر از خود خدا به هیچ چیز توجه نداشته باشم و خدا را در قلب بیابیم. باطن طواف است که قلب را از غیر خدا ساحر می کنیم یعنی ما اصلا در محرمات غیر خدا را ترک می کنیم و خود خدا را می خواهیم. در این طواف ما هفت دور اطراف کعبه، می چرخیم(می گردیم). به تعبیر عرفا هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. یعنی از مراحل مختلف قلب و نقد؟ عبور می کنیم تا آن هفت مرحله را طی می کنیم تا به روح برسیم و به خود خدا بحث آخر و آخرین مرحله هفت شهر عشق عرفاست که اینجا هم که هفت دوری که داریم به تعبیر عرفا اشاره به همان مراحل دارد. بعد ما از مسجدالحرام کنار می آئیم، منتظر سعی بین صفا و مروه هستیم.

 صفا و مروه جزء مسجد نیست بیرون از مسجدالحرام محسوب می شود سعی و هفت بار رفت و آمد می کنیم. در گردش آغاز و پایانش معلوم نیست. این حیرت است. این نوسان است که می رویم و بر می گردیم و باز بر می گردیم. این نوسان یعنی گمشده ای داریم که برای رسیدن به آن گمشده در یک نوسان و رفت و آمدی هستیم که بین خوف و رجاء، که از خوف به رجاء و از رجاء به خوف می آئیم یا نوسانات دیگری که در جای خودش بین عرفا بحث شده که ما از صفا به مروه و از مروه به صفا دنبال چه می گردیم؟ هر کس دنبال گمشده خودش می گردد. بیرون خانه خدا انتظار می کشد که چه زمانی به او اذن می دهند که دومرتبه وارد شود. این آمد و رفت یعنی ملازم در خانه خدا بودن است. آقایان هروله می کنند یعنی تکیدن، یعنی انسان خودش را در این مجموعه گم می کند. همه یک رنگ هستند و هیچ کس از هیچ کسی امتیاز ندارد ولی مردها برای اینکه تکبرشان ریخته شده جایی هست که هروله می کنند یعنی حالت تکبر و غرورشان را به روی زمین می ریزند، البته همان کبری که برای مردان نادرست است برای بانوان خویشتنداری و طمأنینه ای که حالت کبر زنانه را داشته باشد برای آنها آن لازم است. بنابراین آنها هروله ندارند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۸:۳۹
مدیر سایت

در جریان اسرار حج، ابتدائا میقات سر راه حج گزار است. می توانیم بگوئیم که میقات وقت یا مکان ملاقات است یعنی ما قراری با خدا داریم که می خواهیم وارد حرم الهی شویم، خدا هم صدا زده و دعوت کرده، همان طور که به ابراهیم(ع) در قرآن فرمود: مردم را صدا بزن یعنی مؤذن ابراهیم است که ما می خواهیم به سرزمینی برویم که ابراهیم(ع) و بعد حضرت ختمی مرتبت(ص) منادی ما هستند تا وارد این سرزمین شویم ولی این حریم احترامی دارد که ما نمی توانیم سرزده وارد شویم اینکه فرمود: «سرزده وارد مشو، میکده حمام نیست.» در این میکده الهی باید در جایی توقف کنیم که به آن میقات می گویند. در میقات سه کار انجام می دهیم اول اینکه لباس دنیا را بیرون می ریزیم و لباس آخرت را به تن می کنیم که پارچه ای که به اصطلاح کفنی و سفید است و از هرچه رنگ دنیا و منیت دارد جدا می شویم و به بی رنگی پیش می رویم، لذا ما لباس آخرت را به تن می کنیم به یاد می آوریم عرصه قیامت را که نفخ صور می شود و ما را صدا می زنند و ما به سمت خدا حرکت و کوچ می کنیم. بنابراین حج جلوه ای از جریان آخرت است.

 بعد ما به خدا لبیک می گوئیم؛ لبیک یعنی بله! شنیدم! آمدم! مثل کسی که معشوقش او را صدا زده و او نمی داند که چگونه به سمت معشوق بیاید و به اصطلاح دست و پای خود را گم می کند، منتها اینجا که در جریان میقات می رسیم بالاخره می خواهیم ببینیم حرمی که آن همه احترام دارد ما شایستگی حضور در آنجا را داریم. آیا ما آنقدر پاک شدیم که اجازه بدهند ما وارد این حریم شویم، اینجاست که به قول «عراقی» ما باید تأملی بکنیم که گفت: به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند/ که برون در چه کردی که درون خانه آیی. لذا ما ببینیم که بیرون چه کردیم آیا اهل شدیم و می توانیم وارد حرم امن شویم. از امام سجاد(ع) روایت شده که وقتی به میقات می رسیدند، وقتی می خواستند لبیک بگویند تمام تن امام می لرزید و رنگ امام(ع) به زردی گرائیده بود و نمی توانستند لبیک را بگویند، در واقع در لبیک گفتن تأمل می کردند. سؤال کردند که چرا این گونه شدید؟ فرمود: می ترسم لبیک بگویم و ندا بیاید که «لا لبیک و لا سعدیک: «نه! به فرمانبرداری نایستاده‌ای و در اطاعت و خدمت نیستی»، این همان حرف عراقی است که می گوید: «برون در چه کردی که درون خانه آیی!» به هر حال اگر خداوند کمک کند و روسیاهی ما کنار گذاشته شود و جرأت کنیم که در محضر معشوق لبیک بگوئیم آن وقت وارد حرم و خانه می شویم. حرکت که می کنیم. بالا و پائین می رویم. توصیه شده که لبیک را همواره تکرار کنیم از تپه ای بالا می رویم لبیک بگوئیم پائین می آئیم، لبیک بگوئیم که من با سر و پا ، به طرف تو ای خدا، دارم می دوم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۸:۳۴
مدیر سایت

 

«حج» در لغت به معنای قصد کردن، طلب کردن و نیت کردن است. با وجود اینکه بحث نیت و قصد بسیار اهمیت دارد و جنبه باطنی حج است اما در ظاهر می توانیم بگوئیم حج، جامع همه عبادات است، یعنی شما هر کدام از عبادتها یک سری ویژگیهایی دارند که همه آن ویژگیها را می توان یکجا در حج بیابیم. مثلا نماز شامل یک سری راز و نیاز، ستایش و نیایش و اذکار، حرکات و سکنات است و در حج هم علاوه بر اینکه در طواف، نماز طواف داریم در بخشهای دیگر حج هم اذکار، نیایشها و ذکرهای مختلف وجود دارد.

 ماهیت روزه کف نفس و خویشتنداری و ترک است یعنی یک سری از کارها را انجام نمی دهیم نه اینکه یک سری کارهای را در روزه انجام می دهیم. در حج هم آنجا که محرم می شویم و محرمات احرام را حفظ و خویشتنداری می کنیم از یک مجموعه مسائلی که برای ما حرام است دوری می کنیم و از این جهت حج به روزه شباهت پیدا می کند. خمس و زکات مستلزم خرج کردن و پول دادن و صدقه دادن و گذشتن از مال است در قسمتهای مختلف حج هم در خود سفر حج و توشه و زاد سفر و هم در قربانی، خرج کردن و هزینه کردن وجود دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۳:۳۶
مدیر سایت

محبت و عشق را سبب های گوناگون و انگیزه های بی شمار است . از آن جمله آنچه که نتیجه ی مناسبت واقع بین بعضی از صفات محب و محبوب و عاشق و معشوق می باشد ، که از حیث  این صفت با هم اتحاد دارند – اگر چه بهره وری هر دو با هم تفاوت دارند – از آن جمله به واسطه ی  محال بودن ظهور حکم صفتی از صفات در دو موجود و یا دو شخص  به طور مساوی و برابر ، بلکه به علت تفاوت استعدادهای ماهیات غیر مجهول که اقتضای قبول و پذیرش وجود یگانه ای که تمامشان را – با گوناگون بودنشان به صورت های مختلف – فراگیرد ، ناگزیر از حصول تفاوت است . از این روی همانندی بین دو چیز از تمام جهات  - ذات و صفت و حال – محال و غیر ممکن است ، بلکه نهایت آن شبیه بودن از بعضی جهات است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۳:۳۱
مدیر سایت


با توجه به آنچه در تاریخ هنر به وقوع پیوسته است به هنر قدسی هم باید با دو رویکرد نگاه کرد  :

رویکرد نخست  نگاهی است که اندیشه ی مدرن غرب به هنر قدسی دارد.  این نگاه ، همان تلقی  امر مقدس است که در آیین های شبه عرفانی و شبه دینی دیده می شود . این دیدگاه ابتدا از سوی بنیانگذاران هرمنوتیک نظیر "شلایر ماخر "و سپس "رودلف اتو "مطرح شد که معتقد بودند ذات انسان  بر پایه ی دین ورزی شکل گرفته است . از این نظر ، دین ورزی با امر مقدس و پیروی از رویدادهای آن تحقق پیدا می کند . بنابراین ، هر مکتبی که به امر مقدس پایبند است ، هنر و زیبایی اش نیز مقدس و قدسی خواهد بود . اما رویکرد دومی هم وجود دارد که بر اساس آموزه های سنتی به هنر قدسی روی خوش نشان می دهد و آن را با معرفت در ارتباط می داند . هرچند این دیدگاه ، تمامی ادیان و مکاتب دینی را در بر می گیرد اما متفکران غربی ، آن را در  هنر مسیحی خلاصه کرده ، از توجه ویژه به هنر دیرین شرق ، غفلت می کنند . این دیدگاه امروزه دستاویزی شده برای ترویج هنر رو به انحطاط غرب که آن را با نمادهای فراماسونری پیوند زده و در تلاش است به آن روح قدسی و الهی بدهد . اما هنر قدسی در اسلام اختصاص دارد به اولیاءالله . و هر هنرمندی به صرف  پرداختن به هنر قدسی ، نمی تواند مدعی این ره آورد عرفانی باشد زیرا بهره مندی از روح عرفانی ، ابتدا نیازمند تهذیب نفس و تحصیل فضایل اخلاقی است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۰:۰۱
مدیر سایت


از نظر آکوییناس هنر عادت خاص یا مهارتی است که عقل عملی انسان آن را بروز می دهد . به عبارت دیگر ، هنر نوعی عادت است که سبب معقول شدن اشیاء می شود . آکوییناس ، مبدأ و اصل آثار هنری را عقل انسانی می داند که  بانحوی محاکات و تشبیه و تخییل از عقل الهی سرچشمه می گیرند . از نظر او ، برخی آثار مفیدند ، برخی زیبا ، و برخی هم در مرتبه ی اندیشه قرار دارند . او زیبا و خیر یا کمال را چون حقیقتی واحد تلقی می کند اما معتقد است که آنها در معنای صوری و ظاهریشان متفاوتند . آنجا که خیر صرفا به میل یا شوق منحصر می شود مشاهده ی زیبا به بهجت می انجامد . آکوییناس به دو نوع زیبایی باور دارد : زیبایی روحانی و معنوی که لازمه ی نظم  کمالات روحانی است ، و زیبایی ظاهری که لازمه ی جسم و تن آدمی است . از نظر این عارف مسیحی ، همه ی زیبایی ها ، تجلی ناتمام یک زیبایی عالی عرفانی هستند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۲ ، ۰۸:۵۲
مدیر سایت

بهاء از نظر عرفای اسلام ، اسم جمال است که تجلی و ظهور در آن لحاظ شده است . عارف مجاهد حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در شرح عرفانی" دعای سحر " که آن را در اوج جوانی و در سن 27 سالگی تحریر کرده اند می فرمایند : "بهاء" از صفات جمالی است که باطنش جلال است و چون جمال از متعلقات لطف است ، بدون آنکه ظهور و یا عدم ظهور در آن اعتبار و لحاظ شود . لذا بهاء در حیطه ی آن قرار گرفته و لطف ، محیط بر آن است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۰۱
مدیر سایت


شیخ ابوالحسن خرقانی از عارفان قرن چهارم و پنجم ایران که در هدایت مردم و راهبری جوانان از جایگاه ارزنده ای در تاریخ این مرز و بوم برخوردار است . او در منطقه ی خرقان (که تا قرن هفتم  و هشتم هجری شهر مهمی بوده )در نزدیکی بسطام زندگی می کرده است . ارادتش به بایزید بسطامی سبب می شده تا همواره برای زیارت شیخ ، از خرقان تا بسطام را پیاده طی کند . خوشبختانه مجموعه ی سخنان این عارف روشن ضمیر در کتابی با عنوان "نورالعلم" گرد آمده و در دسترس علاقه مندان است . از او نقل شده که : راه دو است ، یکی راه ضلالت و یکی راه هدایت ، یکی راه بنده است به خداوند تعالی ، و یکی راه خداوند است به بنده . آنچه راه ضلالت است آن راه بنده است به خداوند ، و آنچه راه هدایت است راه خداوند است به بنده . پس هر که گوید "بدو رسیدم" نرسید ، و هر که گوید "رسانیدند" رسید ، از آنکه رسانیدن اندر نارسیدن بسته است و نارسیدن اندر رسیدن . والله اعلم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۱۲
مدیر سایت


توماس آکوییناس عارف کاتولیک مسیحی در سال 1224 در منطقه ی روکاسکای ایتالیا به دنیا آمد . توماس جوان ترین پسر لاندولفو و تئودواری بود . او ابتدا در آموزش های مسیحی صومعه ی مونته کاسیو حضور یافت و سپس برای ادامه ی تحصیل به دانشگاه ناپل رفت . توماس در سال 1252 برای تحصیل در مطالعات عالی کلام به پاریس رفت و درسال 1256 به عضویت هیأت علمی آن دانشگاه پذیرفته شد . نخستین جرقه های مخالفت با اندیشه هایش در سال 1268 در جدال با گروهی از متکلمان محافظه کار که منتقد آرای فلسفی او بودند شکل گرفت و بعد هم گروهی از مدافعان رادیکال فلسفه ی ارسطویی و نحله ی لاتینی ابن رشد با او به جدال برخاستند و آنگاه برخی از منتقدان فرقه ی رهبانی دومینکنها و فرانسیسکنها به مخالفت با او پرداختند . (فرقه ی دومینکنها فرقه ای است منسوب به قدیس بندیکتوس راهب نورچایی که توماس ، 10 سال از دوران جوانی خود را به یادگیری تعالیم این فرقه اختصاص داده بود)

در همین سال های جدال با او بود که به تدریج تألیفاتش نیز در اختیار علاقه مندان قرار گرفت . او خود معتقد بود که آثارش با امداد غیبی و با الهام از محرمخانه ی اسرار  ظهور پیدا کرده است زیرا کمتر کسی می توانست آثارش را درک کند و از عمق معنی آنها سردر بیاورد . توماس بالاخره در سال1272 به ایتالیا زادگاهش بازگشت و همانجا بود که بر اثر بیماری در سال 1273 از دنیا رفت و در صومعه ی فوسانوئو به خاک سپرده شد . گفته می شود نویسنده ی شرح حالش نوشته : او با نیروی عشق بزرگ خویش به آسمان رفت نه با بیماری اش . بررسی اندیشه های عرفانی این عارف تأثیرگذار مسیحی بماند برای یک فرصت دیگر .



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۱۵
مدیر سایت

اینکه غایت عرفان وصال خدا است، جای بحثی ندارد و عرفای متدین به‌خصوص عرفایی که در ادیان ابراهیمی نشو و نما پیدا کرده‌اند، غایت عرفان را وصال خدا می‌دانند. منتهی عرفای مختلف طریق رسیدن به وصال خدا و درگاه ربوبی را متفاوت دانسته‌اند. برخی راه مخافت را پیشنهاد کردند، بعضی راه معرفت را دنبال کردند و بعضی راه محبت را پیش گرفتند. راه مخافت بیشتر بر جلال خداوند تأکید دارد که با توجه به جلال خدا ما در درگاه ربوبی احساس کوچکی و حقارت داشته باشیم و این که در برابر او هیچ باشیم و این یک نوع فنا در برابر خداوند تعالی است یعنی خود را ندیدن از فرط کوچکی و به خاطر خوف. البته این خوف و خود را ندیدن معنای منفی ندارد مثل قرآن که فرمود: «اما من خاف مقام ربه» عرفا به خاطر خوفی که از مقام رب دارند احساس کرنش و کوچکی می‌کنند و در برابر جلال خداوندی خاضع‌اند و این راه، راه مخافت است.   عرفای ما بیشتر یا راه معرفت را طی کردند یا راه محبت را که مراد از عرفان محبت، همان عرفان عشق معروف است که راه معرفت دینی اینکه خود را بشناسیم و از راه خودشناسی به شناخت جلال و جلال خداوند برسیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۰۷
مدیر سایت


صاحب "مجمع البحرین" در تعریف حکمت می گوید :

حکمت ، علمی است که انسان را از فعل قبیح دور می کند . این کلمه مستعار از "حکمة اللجام" به معنی "دهانه ی لگام" است ، یعنی ابزاری که با آن دهان چارپا را می بندند تا مانع سرکشی او شوند . در حدیث آمده که مراد از حکمت در آیه ی "و من یؤت الحکمة" طاعت خداوند و معرفت امام است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۵۳
مدیر سایت


چون نیک اندیشه کنی همه طالب حُسن اند و در آن می کوشند که خود را به حُسن رسانند و به حُسن که مطلوب همه است دشوار می توان رسیدن ؛ زیرا که وصول به حُسن ممکن نبود الا به واسطه ی عشق ، و عشق هر کسی را به خود راه ندهد و به همه جایی مأوا نکند و به هر دیده روی ننماید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۱۲
مدیر سایت

در کتاب" الجامع الاحکام القرآن" آمده : حکمت یعنی معرفت نسبت به دین ، تفقه در تأویل و فهمی که سجیه و نوری است از جانب خدای تعالی .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۳۶
مدیر سایت


معرفت بی علم محال باشد ، و علم بی معرفت وبال .

عبد الرحمان جامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۴
مدیر سایت


بود هستی بهشت امکان چو دوزخ 

                                           من و تو در میان مانند برزخ

چو برخیزد تو را این پرده از پیش

                                          نماند هیچ حکم مذهب و کیش 

همه حکم شریعت از من توست 

                                        که آن بر بسته ی جان و تن توست 

من و تو چون نماند در میانه 

                                     چه کعبه چه کنشت چه دیر خانه

در این ابیات ، شبستری شریعت را مربوط به "من" انسان می داند و چون در مقام فنای فی الله ، آثاری از انانیت سالک باقی نمی ماند ، احکام شریعت و انجام تکالیف شرعی از او ساقط می شود و گرنه ، سالک بدون انجام شریعت هرگز قادر نخواهد بود به وادی طریقت قدم بگذارد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۴
مدیر سایت


حضرت علامه حسن زاده ی آملی در درس دوم معرفت نفس ، پس از گذری کوتاه به درس اول که فرموده بود هر چه مشهود ماست وجود دارد یعنی موجود است بلکه خود وجود است و سپس با کاوش در مشهودات انسانی ، آنها را با یکدیگر سنجیده ، نتیجه می گیرد که انسان دانا اشرف از اقسام دیگر موجودات است ، در درس دوم می گوید در ما نیرویی هست که بدان نیرو ، تمیز می دهیم و می یابیم . به عبارت بهتر ، ایشان به قوه ای اشاره می کند که قدرت تصمیم گرفتن و حکم کردن دارد . آن چیز را باید به نام و نشانی بخوانیم خواه قوه ی ممیزه اش بخوانیم ، یا قوه ی عاقله ،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۳۷
مدیر سایت

ترکیب  «سرّ سویدا » اصطلاحی است که سعدی شیرین سخن به زیباترین صورت ، آن را در شعرش به کار برده و با همین اصطلاح به خلوتگاه خودی خویش اشاره کرده است . خلوتگاه خودی خود ، مظهر مقام کنز مخفی است . البته عنوان «کنز مخفی » مقام و جایگاه مخصوصی است که حق تبارک و تعالی از آن خبر داده است و انسان نیز تنها موجودی است که می تواند مظهر و مجلای این مقام بوده باشد .هیچ موجود دیگری را نمی شناسیم که از شایستگی مظهریت و مجلا بودن ، برای مقام کنز مخفی برخوردار بوده باشد. هر موجودی چه در ملک و چه در ملکوت ، همان هست که هست ؛ یعنی ظاهر یا باطن در آن واحد و یگانه است . اگر ظاهر است ، فقط ظاهر است و اگر باطنی است ، جز باطنی بودن چیز دیگری در آن یافت نمی شود.اما انسان هم ظاهر دارد و هم از باطن برخوردار است . [انسان ] از باطن خویش به ظاهر می آید و از ظاهر به باطن می رود. وقتی از باطن به ظاهر می آید ، احساس بیگانگی با ظاهر خود را ندارد ، چنانکه وقتی از ظاهر خود به باطن خویش می رود نیز احساس بیگانگی با ظاهر خود را ندارد، زیرا ظاهر و باطن انسان در دو مرحله یا دو مرتبه از مراتب هستی او شناخته می شوند و مراتب هستی در یک موجود ، در عین تفاوت و اختلافی که با یکدیگر دارند ، از نوعی اتحاد و یگانگی برخوردارند.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۸
مدیر سایت


بشر حافی گوید از بازار بغداد می گذشتم یکی را هزار تازیانه بزدند که آه نکرد ! آنگاه او را به زندان بردند ، از پی وی برفتم پرسیدم این زخم بهر چه بود ؟ گفت از بهر آنکه شیفته ی عشقم ! گفتم چرا زاری نکردی تا تخفیف دهند؟ گفت معشوقم به نظاره بود! به مشاهده ی معشوق چنان مستغرق بودم که پروای آزار بدن نداشتم ، گفتم آن دم که به دیدار بزرگترین معشوق رسیده بودی چون بودی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۱
مدیر سایت


عارفان روشن ضمیر که اصول و مبانی اندیشه های خود را از منابع وحی به ویژه قرآن کریم اخذ کرده اند ، همواره کوشیده اند بر این پایه به تفسیر و تأویل آیات وحی پرداخته ، عاشقان کلام الهی را با خود به سیر آفاقی و انفسی ببرند . یکی از دلنشین ترین تفاسیر عرفانی قرآن کریم ، تفسیر مشهور " کشف الاسرار و عدة الابرار " اثر روحبخش پیر هرات "خواجه عبدالله انصاری "است که در سال 530 هجری قمری توسط یکی از مریدان او به نام "احمد میبدی" با امثال و حکم و اشعار عرفانی شرح و بسط یافته است . این مجموعه ی نفیس ، علاوه بر چاپ 10 جلدی ، توسط حبیب الله آموزگار در 2 جلد نیز منتشر شده است . به نمونه ای از این تفسیر روحنواز که از تفسیر سوره ی حمد انتخاب کرده ایم توجه کنید :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۹
مدیر سایت


مرصاد العباد ، شاهکار جاویدان نجم رازی ، و یکی از نفیس ترین متون منثور عرفانی ادبیات فارسی است . شهرت این کتاب به اندازه ای است که تاریخ ادبیات عرفانی ما نشان می دهد از زمان نگارش مرصاد العباد تاکنون ، این اثر همواره مورد توجه ویژه ی بزرگان عرفان اسلامی همچون مولانا و حافظ بوده است . رازی عنوان این کتاب را از آیه ی شریفه ی "ان جهنم کانت مرصادا" وام گرفته است . مرصاد یعنی گذرگاه ، و رصد نیز به معنی بر سر راه کمین کردن است . شیخ نجم الدین در صفحه ی 29 و 30 کتاب ، آن را معنی کرده است : " امیدوار باشند {سالکان} که قدم بر جاده ی حق دارند و بر صراط مستقیم می روند ... نام کتاب هم بر منوال احوال کتاب نهاده آمد . پس این راه ، راهی است ایمن که به وسیله ی نگهبانان طریقت و شریعت پاسداری می شود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۱
مدیر سایت


در کتاب "شرح التعرف لمذهب التصوف " اثر ابوابراهیم مستملی بخاری عارف قرن پنجم آمده : عارفی را پرسیدند که توبه چیست ؟ گفت : آنکه گناه خویش را فراموش نکنی و معنی فراموش ناکردن گناه آن است که اگر چه گناه یکی باشد ، به یک عذر قناعت نکنی ، همه عمر تا وقت مرگ به عذر آن یک گناه بگذرانی ؛ از بهر آنکه تا آن گناه را پیش سر داری و به عذر آن مشغول باشی ، به دیگر گناه باز نگردی . باز چون خویشتن را از آن فارغ داری آمن باشی ، شاید که باز به گناه درافتی .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۱
مدیر سایت


شهاب الدین سهروردی که او را "فیلسوف نور" می گویند ، مکتب فلسفی خود را بر اساس

نور و ظهور پایه گزاری کرده است . در نگاه او ، نور چیزی جز ظهور نیست همانگونه که ظهور

نیز چیزی جز واقعیت نور نیست . ظهور ، چیزی نیست که بتوان آن را یک نوع صفت زائد بر 

ذات نور به شمار آورد زیرا اگر ظهور را صفت زائد بر ذات نور به شمار آوریم آنگاه لازم

می شود که نور در مرحله ی ذات ، جدا از صفت ظهور ، فاقد هر گونه ظهور بوده باشد در

حالی که نور در هیچ مرتبه ای فاقد ظهور نبوده و همواره هم خودش روشن است و هم غیر خودش را روشن  می کند .



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۱۱:۰۳
مدیر سایت


از آنجا که عارف واصل حضرت علامه حسن حسن زاده ی آملی در ترویج و تعلیم عرفان ناب

اسلامی ، اعم از عرفان نظری و عرفان عملی ، نقش ارزنده و منحصر به فردی ایفاء کرده اند ،

تصمیم داریم  گاهگاهی منتخبی از دروس عرفانی ایشان را به زبان ساده تقدیم علاقه مندان

کنیم .

برای شروع بحث ، دروس عرفانی مجموعه ی 3 جلدی "معرفت نفس" را انتخاب کرده ایم

 که 150 درس در سیر مراحل ابتدایی سلوک را که مجموعه ای از آداب خودشناسی است

 بیان می کند .

حضرت استاد در مقدمه ی کتاب ، به معرفی اجمالی آن می پردارند :

"دروس معرفت نفس ، معرفت نفس ناطقه ی انسانی ، قطب قاطبه ی معارف ذوقیه ، و محور

جمیع مسائل علوم عقلیه و نقلیه ، و اساس همه ی خیرات و سعادات است . و به بیان مولی

امیرالمؤمنبن علی علیه السلام : معرفة النفس انفع المعارف . معرفت نفس ،

همان روان شناسی و خودشناسی است که اقرب طرق به ماورای طبیعت ،

 و صراط مستقیم خداشناسی است" .

حضرت استاد در درس اول این مجموعه بحث"وجود و عدم" را طرح می کنند که خلاصه ی

آن چنین است :

هر چه هست تنها وجود است و عدم هیچ است و هیچ هیچ است و هر چه پدید می آید از

وجود است و به همین سبب است که هستی ها گوناگون اند و برخی از دیگری برتر و والاتر .


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۰:۱۲
مدیر سایت

نگاهی به زندگی‌نامه عارف مجاهد آیت الله العظمی انصاری شیرازی از زبان مرحوم مهندسی از شاگردان ایشان


آیت‌الله حاج شیخ یحیی انصاری شیرازی در سال 1306 در روستای نوادگان داراب متولد شد. شجره آیت‌الله انصاری شیرازی به صحابی معروف پیامبر اعظم (ص) «جابر بن عبدالله انصاری» می‌رسد.

وی در سال 1320 برای ادامه تحصیل، راهی حوزه علمیه شیراز و در محضر آیت‌الله سید نورالدین حسینی هاشمی تلمذ نمود. آیت الله شیخ یحیی انصاری پس از 10 سال، یعنی در 24 سالگی، برای آموختن دروس خارج و دیگر علوم و معارف، عازم قم شد و در حوزه علمیه قم از محضر بزرگانی همچون علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)، کسب فیض کرد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۲:۱۷
مدیر سایت

همانطور که پیشتر گفته شد ، هر چند نجم الدین رازی در دوران پرآشوبی می زیسته

که سبب از بین رفتن برخی از آثارش شده ، اما آنچه امروز چونان در گرانبهایی در مخازن

علمی ما خودنمایی می کنند بالغ بر 10 اثر گرانبهاست که " مرصادالعباد " گل سرسبد

این گلستان عرفانی است .

مرصادالعباد ، تفسیر عرفانی بحرالحقایق و المعانی ، منارات السائرین ، مرموزات اسدی ،

رسالة الطیور ، رساله ی عقل و عشق ، سراج القلوب ، حسرت الملوک و تحفة الحبیب ،

و اشعار نجم الدین رازی از آثار موجود این عارف بزرگ است که تعدادی از آنها هنوز در کتاب

خانه های دنیا خاک می خورند .

در باره ی اهمیت هر یک از این آثار گرانقدر در آینده به طور جداگانه بحث خواهیم کرد . اما

در بخش بعدی به معرفی کتاب " مرصاد العباد " می پردازیم که بر تارک ادبیات عرفانی ما

می درخشد و همچنان تشنه کامان دریای بی کران عرفان اسلامی را سیراب می کند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۱:۰۴
مدیر سایت


نجم الدین رازی عارف مشهور و تأثیر گزار قرن ششم و ابتدای قرن هفتم ایران ، در حدود

سال 570 هجری در شهر ری متولد ، و در سال 654 هجری - چنان که جامی در کتاب

نفحات الانس می نویسد - در شونیزیه ی بغداد رحلت کرده ، همان جا به خاک سپرده می شود .

شهر ری در اواخر قرن ششم ، به علت هجوم مغول دچار نابسامانی و آشفتگی فراوانی

می شود . نجم الدین در این دوران رنج و درد پرورش می یابد و سپس برای رهایی از

آشوب و فتنه های آن ، به سفر های مختلفی می رود تا بر دانش خود بیافزاید .

مکتب تصوف در قرن هفتم که اوج بلوغ فکری و معنوی نجم الدین است به دو صورت

خود نمایی می کند :

یکی " تصوف عاشقانه " که روش وجد و حال و شوریدگی و وارستگی بوده و پیروان آن

راه حلاج ، بایزید بسطامی و ابو سعید ابوالخیر را ادامه دادند و بعد هم عطار و مولانا ،

این طریقت را به اوج رسانیدند .

دوم " تصوف عابدانه " که بر پایه ی آداب و سنت ها تنظیم شده است . اما شیوه ی

تصوف نجم الدین رازی ، جمع بین عشق و عبادت است . یعنی هم سخت به شریعت

و احکام عبادی پای بند است ، و هم به کشف و وجد و شور و حال عرفانی ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۵۱
مدیر سایت


توقیفیت اسماء ، یکی از مباحث مهم عرفان اسلامی است که توسط حضرت علامه حسن زاده

 آملی مد ظله العالی بسط یافته است .

مسئله توقیفیت اسماء , مسئله اى است که هم در تفسیر و کلام از آن بحث می شود و هم در

حکمت و عرفان . ولى بین بحث کلامى و تفسیرى و بحث حکمی و عرفانی آن از جهاتی

 فرق است .

زیرا اولا : مراد از اسماء در کلام و تفسیر , اسماء الله ملفوظی یا مکتوبی است ولی در حکمت

 و عرفان , مراد از آنها اسماءالله تکوینی است و ثانیا : مراد از توقیفیت در کلام و تفسیر یا

داشتن تسمیه ی حق تعالی به اسمی از اسماء کمالی بر اذن شارع است اما در عرفان و حکمت

مراد از آن , اختصاص داشتن هر اسمی از اسماءالله تکوینی به موطن خاص خود است و ثالثا :

  بحث یاد شده در تفسیر و کلام ، بیشتر جنبه ی فقهی دارد تا اعتقادی ، بر خلاف بحث حکمی و

عرفانى آن که فقط جنبه نظرى و معرفتى دارد نه چیز دیگر .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۲:۲۰
مدیر سایت


تاریخ تولد: 1321

محل تولد: روستای چراغتپة سفلی، شهر تکاب، استان آذربایجان غربی

شغل: عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تهران(بازنشسته)

رتبه: استاد

پایه: 27

استاد نمونه سال 1383

 

 تحصیلات:

ابتدایی: در مکتب‌خانة روستای چراغتپه، در شمال تکاب آذربایجان غربی

ابتدا قرآن آموخته، سپس با خواندن و نوشتن و

ادبیات زبان فارسی آشنا می شود. از سال 1326 شمسی تا 1334.

حوزه‌ای: از سال 1335 در حوزة علمیّة زنجان به تحصیل علوم مقدماتی

(صرف و نحو و منطق) پرداخته، سپس در سال 1337 وارد حوزة علمیّة قم می شود.

از آن تاریخ تا سال 1344 در دو زمینه به تحصیل مشغول می شود .

در اصول فقه و فقه که سطح را تمام کرده، و مدّتی هم

(اگرچه در مقیاس حوزه بسیار کم) از درس خارج مراجع تقلید بهره بمی برد .

در علوم عقلی، که شرح منظومه، شرح اشارات، و قسمتی از اسفار اربعه را می خواند

دانشگاهی: دورة کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای فلسفه و حکمت اسلامی

را در دانشکدة الهیّات دانشگاه تهران،

از سال 1346 تا 1358، با امتیاز می گذراند.

 

استادان:

حوزه: حضرات آیات: دوزدوزانی، ستوده، سبحانی، مکارم، مفتّح، منتظری، سلطانی

و در اواخر مرحوم علامه طباطبایی

دانشگاه: استادان بزرگوار: شهابی، زرّین‌کوب، ملکشاهی، مطهری، جلیلی،

صاحب‌الزّمانی، آریانپور، یزدگردی، فلاطوری، حائری، تفضّلی، الهی‌قمشه‌ای و...


کتب عرفانی:

عرفان عملی در اسلام

سیر تکاملی و اصول مسائل عرفان و تصوف

آب طربناک ، تحلیل موضوعی دیوان حافظ

فلسفه ی عرفان

عرفان نظری

نسبت دین و عرفان

عرفان و شریعت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۰۸:۵۰
مدیر سایت


دو فصلنامه ی علمی پژوهشی ادبیات عرفانی ، یکی دیگر از معدود مجلات تخصصی

ادبیات عرفانی و عرفان اسلامی است که در معاونت پژوهشی دانشگاه الزهراء

 منتشر می شود . مدیر مسئول این نشریه دکتر محبوبه ی مباشری

و سردبیر آن مهدی نیک منش است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۵۳
مدیر سایت


مراقبه از اصطلاحات عرفان عملی است . مراقبه یعنی ملاحظه ی دائم و پیوسته ی

حق تعالی . کاری که باید توسط دل انسان انجام شود .

مراقبه سه درجه دارد :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۰۱
مدیر سایت

واژه ی تصوف در زبان عربی معنای پشمینه پوشی می دهد .

در قرن های گذشته ، پشمینه پوشی و برخورداری از پوشش سخت و آزاردهنده ،

به معنای ترک ماسوی الله ، یعنی آنچه غیر خداست بوده است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۲ ، ۰۹:۰۱
مدیر سایت


از آنجا که حضرت احدیت تمامی کائنات را بر اساس دو بعد ظاهری

و باطنی خلق کرده است ، تجلیاتش نیز به دو صورت

 جلالی و جمالی ظهور می یابد .


بر این پایه ، زیبایی نیز به دو شکل زیبایی ظاهری و زیبایی باطنی

تقسیم می شود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۱۱
مدیر سایت


ابن عربی معروف به «شیخ اکبر»، یکی از اکابر ارباب عرفان، و در دوران اسلامى‏

در عرفان و تصوف نظری بزرگترین عارف است، و در عرفان عملی نیز از نوادر

به شمار می‏رود. چه آن که او در سنین خردسالی به خلوت انس داشت،

و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود و یا صبىّ مراهق بود که به امر پدر به

محضر قاضی أبو الولید، ابن رشد اندلسی، حاضرشد و حکیم اندلس را متحیر ساخت .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۷
مدیر سایت


فصلنامه ی "ادیان و عرفان "یکی از نشریات علمی حوزه ی ادبیات عرفانی

و عرفان اسلامی است که در دانشگاه آزاد اسلامی زنجان منتشر می شود .

سردبیر این نشریه دکتر علی اکبر افراسیاب پور- دکترای عرفان اسلامی- و

مدیر داخلی آن هم دکتر آریان است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۴
مدیر سایت

  شیخ شهاب الدین ابو حفص عمربن محمد سهروردی ملقب به شیخ الاسلام

در اوایل شعبان ۵۳۹ و به قولی در اواخر رجب آن سال ، در سهرورد زنجان ولادت یافت.

 در بغداد نزد عم خویش شیخ نجیب الدین سهروردی تلمذ کرد . شیخ شهاب الدین

 در فقه و حدیث شاگرد عمویش و ابوالقاسم بن فضلان و ابوالمظفر هبه الله

و معمربن فاخر و ابی زرعه مقدسی و ابوالفتح طائی و جماعت دیگر از فقها و

 محدثان نیمه دوم قرن ششم هجری است در تصوف به شیخ عبدالقادر گیلانی

 و شیخ ابوالسّعود بغدادی و شیخ ابو محمد بن عبد یا عبدالله بصری

 ارادت داشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۱
مدیر سایت

 کتاب اسفار اربعه، همان شاهکار ماندگار و ارزشمند حکیم

صدرالمتألهین ملاصدرای شیرازى است که بروشنى سیماى

مکتب مستقل و منسجم او را ـ که بحق «حکمت متعالیه»

نامیده است ـ جلوهگر مىسازد. این مکتب نتیجه نبوغ و دانش

گسترده و تسلط این حکیم و فیلسوف بزرگ بر فلسفه اشراقى

و مشائى، کلام و عرفان و الهام گرفتن وى از قرآن مجید و احادیث

اهل بیت(ع) مىباشد و در عین حال آنرا بایستى ثمره شجره طیبه

حکمت دانست که قرنها پیش از او در ایران و بلاد اسلامى و نقاط

دیگر جهان وجود داشته و نشو و نما نموده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۳۰
مدیر سایت

ولادت
حاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است.

ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق. از بطن دختر

حاج میرزا محسن قاضی، در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند،

بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی

در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۰۴
مدیر سایت


تصوف شیوه ای زاهدانه است که زاهد با چشم پوشی از دنیا

به گوشه نشینی روی می آورد و تنها به خودش می اندیشد

و به مردم کاری ندارد . شیوه ای که اسلام آن را نمی پسندد .

اما عرفان ، مکتبی متعالی ، پیشرو و خدامحور است که نه تنها

در آن  گوشه نشینی و دوری از اجتماع ، جایگاهی ندارد که عرفا

همواره در صدد آن هستند که باورهای عمیق عرفانی را به متن

اجتماع بیاورند تا همگان از بودن و نزدیک شدن تدریجی به مبدأ

هستی حظ ببرند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۵۷
مدیر سایت

مجذوب واصل و عارف کامل، حضرت آیت‌الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی،

شاگرد برجسته محضر عرفانی حضرت آیت‌الله سید علی قاضی طباطبایی تبریزی «ره»

و حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی، در سال ۱۲۹۶هـ . ش در شیراز بدنیا آمدند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۸
مدیر سایت


شیخ نجم الدین رازی عارف مشهور قرن ششم و ابتدای قرن هفتم هجری

از بزرگ ترین و تأثیر گزارترین عرفای ایران است که به دلیل اهمیت جایگاهش

در عرفان اسلامی ، در آینده ی نزدیک ، درس هایی از مکتب عرفانی او  تقدیم

شما علاقه مندان خواهیم کرد ...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۲
مدیر سایت


آورده اند که اهل قبیله ی مجنون گرد آمدند و به قوم لیلی گفتند که


این مرد از عشق هلاک خواهد شد . چه زیان دارد که یک با دستور باشید تا


او لیلی را ببیند ؟ گفتند که ما را ازین معنی هیچ بخل نیست لیکن مجنون


خود تاب دیدار او را ندارد .


مجنون را بیاوردند و درگاه خیمه ی لیلی برداشتند . هنوز سایه ی لیلی


پیدا نگشته بود که مجنون را مجنون در بایست ، گفتی بر خاک دربست شد .


گفتند که ما گفتیم که او طاقت دیدار او ندارد ! آنجا بود که گفته است :


با خاک سر کوی تو کاری دارم                    چون می ندهد هجر به وصلت بارم


زیرا که از او قوتی تواند خورد در هستی علم . اما از حقیقت وصال


قوت نتواند خورد که اویی او را بنماید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۶
مدیر سایت


هم او آفتاب ، هم او فلک ، هم او آسمان ، هم او زمین ، هم او عاشق ،


هم او معشوق ، هم او عشق ، که اشتیاق عاشق و معشوق از عشق است .


چون عوارض و اشتقاقات برخاست کار وا یگانگی حقیقت خود افتاد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۰۵
مدیر سایت


پروفسور شِدِر ایران شناس غربی در خصوص عرفان زردشت

بحث قابل توجهی طرح می کند . 


او می گوید : مغز غربی ما دو هزار سال است که بین خدا و انسان

یک شکاف بزرگی را احساس می کند .


 خداوندی مقدس و با عظمت و پرجلال و بشری حقیر و گناهکار و محتاج آمرزش ، فقط


گاهی افرادی سعی کرده اند به شکلی از این شکافی که امید پر کردنش

را نداشتند بجهند ،


این کوشش به عرفان ختم شده است .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۸
مدیر سایت

آئین عرفانی و مکتب معنوی یوگا - محمد تقی فعالی

حضرت استاد دکتر محمد تقی فعالی دانش آموخته ی دکتری تخصصی عرفان اسلامی از اعاظم عرفانی روزگار ماست که در تدریس، ترویج و تبیین آموزه های ناب عرفان اسلامی نقش به سزایی ایفا کرده و جمعیت گسترده ای از جوانان این کشور را


با اصول و مبانی عرفان اسلامی آشنا کرده است . ایشان از سالها قبل رشد بی رویه ی شبه


عرفان ها را در جامعه ی اسلامی به متولیان فرهنگی و دینی کشور گوشزد کرده بود .

دکتر فعالی از پایه گزاران جنبش نقد و بررسی جریان های نوظهور عرفانی است .

 این استاد والامقام کتب و مقالات متعددی به جامعه ی علمی کشور عرضه داشته اند .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۵
مدیر سایت


عرفای الهی شریعت ، طریقت و حقیقت را به


گردویی تشبیه کرده اند که شریعت ، پوسته ی آن ،


طریقت ، مغز آن ،


و حقیقت ، روغن آن است .


پس بدون انجام اعمال و احکام شریعت نمی توان ادعای عرفان داشت .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۸
مدیر سایت


"فنا" از مهم ترین منازل عرفانی است که در باره ی آن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۳
مدیر سایت