وبسایت دکترمحمدمهدی اسماعیل پور

عرفان اسلامی ایران
وبسایت دکترمحمدمهدی اسماعیل پور
"در این راه منزل اول دل دادنست و منزل دوم شکرانه را جان بر سر نهادن"
سیف الدین باخرزی عارف قرن هشتم

این وب سایت تخصصی، به تبیین علم آسمانی و دیرینه ی عرفان اسلامی -که خوشبختانه چند سالی است به محیط های علمی و پژوهشی کشور راه پیدا کرده است - می پردازد

فرهیخته ی گرامی خواهشمند است 1- برای مشاهده ی بهتر متن ها از مرورگر فایر فاکس یا گوگل کروم استفاده کنید
2- چنانچه مایل به دریافت پاسخ پرسش های خود هستید ، نظرتان را به صورت خصوصی ارسال نفرمایید
3- و در صورتی که قصد دارید ایمیل تان توسط سایر کاربران رویت نشود ، گزینه ی نمایش ایمیل را تیک نزنید .
بایگانی
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشو» ثبت شده است

2-اشو

یکی دیگر از فرقه های شبه عرفانی هند ، اشو است .

 آنگونه که خود اشو گفته است لغت اشو از اصطلاح "حل شده در اقیانوس" گرفته شده

  که نخستین بار ویلیام جیمز روانشناس آمریکایی آن را به کار برده است .

تعالیم اشو

آموزه های اشو به سه بخش تقسیم می شود :

بخشی از یوگا است . او هم در کتاب "هفت بدن هفت چاکرا "

 و هم در میان سخنرانی های خود از یوگا می گوید .

قسمت دیگری از تعالیم اشو از آیین تنتره است که در کتاب " تانترا کندالینی یوگا "  آمده است .

و در نهایت بخشی از تعالیم او از اندیشه های بودا است .

به جز این ، اشو از عرفان اسلامی و روانشناسی هم تأثیر پذیرفته است .

اصول مکتب اشو

1-عشق

عشق خلاصه ی تمامی آرای اشو است .

 او در این باره ، کتاب های متعددی نوشته که از جمله ی مهم ترین آنها

 "یک فنجان چای" و "عشق ، رقص زندگی" است .

اشو معتقد است عشق ، شوق وافر درونی است برای یکی بودن با کل .

 اگر درختی را از خاک بیرون بیاوریم و آن را از ریشه بکنیم ،

 درخت شوق عظیمی برای بازگشت به خاک و ریشه ی خود دارد و اگر باز نگردد می میرد .

هنگامی که لحظه ی یکی شدن با کل فرا می رسد ،

 ناگهان ترس عظیمی وجود انسان را فرا می گیرد زیرا انسان باید خود را آزاد کند .

در عین حال که احساس یکی شدن با کل بسیار زیباست ،

 درهای جدیدی به سوی انسان گشوده می شود ،

 درآنجا شعر متولد می شودو فضای عاشقانه ای حکمفرماست .

اشو می گوید عشق چهار مرحله دارد :

مرحله ی اول عشق

مرحله ی اول ، حضور در لحظه است .

 یعنی عشق مخصوص زمان حال است و به گذشته و آینده نیست .

مرحله ی دوم عشق

دومین مرحله ی نیل به عشق این است که سم های نفس مانند خشم ،

 حسادت و نفرت که نفس را کثیف می کنند به شهد و شیرینی تبدیل کنیم .

مرحله ی سوم عشق

قدم سوم عشق ، بخشش است .

 انسان باید شادی ها و خوشی هایش را با دیگران تقسیم کند .

مرحله ی چهارم عشق

هیچ شدن است . یعنی انسان باید خود را هیچ ببیند تا به کل برسد .

2-نفس سم است

اشو می گوید نفس برای تعالی  انسان  مانند سم است و او را از رشد باز می دارد .

 او معتقد است عشق ، سرسپردگی می آورد و سرسپردگی با نفس داشتن سازگار نیست .

 مادامی که انسان با نفس خود زندگی می کند ناخالص است و مسموم .

 لذا دست به هر چیز می زند آلوده می شود .

نفس هرگز لذت شهد را نمی چشد و باید از سم خلاصی یافت

  تا وجود انسان خا لص ، زیبا و شیرین شود .

3-نفی ذهن

اشو معتقد است ذهن همیشه عادت دارد همه چیز را دو قسمت کند

 و آن وقت به آن دو نگاه کند . ذهن توانایی دیدن کل را ندارد .

 ذهن بیمار است . ناآرام است و هرگز برای انسان آرامش و صلح نمی آورد .

 اشو برای نقی ذهن به نفی استدلال وجود خدا هم می پردازد و می گوید

 انسان تنها با قلب به خدا می رسد .

ذهن و استدلال همیشه نیمه ی چیزها را نشان می دهند و خدا کل است .

همین دیدگاه او را به نفی عقل نیز می کشاند تا جایی که می گوید

 عقل را فراموش کن و بگذار عشق مرکز تو ، آماج تو باشد .

 هر ناکامی می تواند به کامیابی مبدل شود ،

 و هر احتمال شکستی برای عقل ، می تواند به توفیقی برای دل بدل شود .

4-درون

اشو می گوید یکی از راه های بی خود شدن و به عمق درون رسیدن ،

 رقص و پایکوبی تا حد افراط است :

 اگر مردم  بتوانند کمی بیشتر برقصند ، کمی بیشتر بخوانند ،

 کمی بیشتر دیوانه باشند ، انرژی در آنان شتابی افزون می یابد

 و مشکلات آرام آرام از میان خواهند رفت ؛

 بنابراین باز بر رقص تأکید می کنم ؛ رقصیدن تا خلسه ی کامل .

از آنجا که اشو در این اصل به نفی بیرون می پردازد نشانه های بیرون

 مثل علم ، تکنولوژی ، شریعت و فقه را هم نفی می کند .

 در باره ی شریعت می گوید :

این کلمه را به یاد داشته باشید : در شریعت شما بیچاره می مانید ،

 چون در کنار یک پیکر بی جان قرار می گیرید .

 اشو فقه را هم مسخره می کند و می گوید :

 فقها دیگران را فریب می دهند  ولی خودشان را چطور گول می زنند .

5-مراقبه

اشو می گوید مراقبه روشی است برای پاکسازی درون ،

 خالی شدن از ذهن و رها کردن نفس .

 مراقبه یعنی تهی شدن از تمامی محتویات ، از افکار ، تصورات ،

خاطرات ، امیال و آرزوها . فرد باید از این موارد رهایی یابد  .

6-هفت بدن ، هفت چاکرا

اشو در کتاب "هفت بدن ، هفت چاکرا " بدن ها و کالبد ها و چاکراها را توضیح می دهد .

نقد اشو

مکتب اشو بسیاری از اصول پذیرفته شده ی انسانی را نفی می کند .

علم و تکنولوژی ، فلسفه ، قانون ، شریعت ، فقه ،زیارت ، دعا

 ، نیایش ، اعتقادات ، توسل ، توبه و زهد  نفی می شود  .

همه چیز تصادفی است ؛ بنابراین تقدیر هم نفی می شود .

مذهب هم سرانجام نفی می شود .

 اما تنها چیزی که اثبات می شود عشق است ، آن هم عشق زمینی و خاکی

 که در نهایت به شهوت و سکس منجر می شود .

 این عرفان مدرن اشواست که ناآگاهان بسیاری را به  سوی خود جذب کرده است

  و همچنان در حال رخنه کردن در مراکز مهم فکری ،

 عقیدتی و حتی علمی جامعه ی ماست .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۰:۵۶
مدیر سایت