وبسایت دکترمحمدمهدی اسماعیل پور

عرفان اسلامی ایران
وبسایت دکترمحمدمهدی اسماعیل پور
"در این راه منزل اول دل دادنست و منزل دوم شکرانه را جان بر سر نهادن"
سیف الدین باخرزی عارف قرن هشتم

این وب سایت تخصصی، به تبیین علم آسمانی و دیرینه ی عرفان اسلامی -که خوشبختانه چند سالی است به محیط های علمی و پژوهشی کشور راه پیدا کرده است - می پردازد

فرهیخته ی گرامی خواهشمند است 1- برای مشاهده ی بهتر متن ها از مرورگر فایر فاکس یا گوگل کروم استفاده کنید
2- چنانچه مایل به دریافت پاسخ پرسش های خود هستید ، نظرتان را به صورت خصوصی ارسال نفرمایید
3- و در صورتی که قصد دارید ایمیل تان توسط سایر کاربران رویت نشود ، گزینه ی نمایش ایمیل را تیک نزنید .
بایگانی
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۷

شیخ اکبر محی الدین ابن عربی


ابن عربی معروف به «شیخ اکبر»، یکی از اکابر ارباب عرفان، و در دوران اسلامى‏

در عرفان و تصوف نظری بزرگترین عارف است، و در عرفان عملی نیز از نوادر

به شمار می‏رود. چه آن که او در سنین خردسالی به خلوت انس داشت،

و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود و یا صبىّ مراهق بود که به امر پدر به

محضر قاضی أبو الولید، ابن رشد اندلسی، حاضرشد و حکیم اندلس را متحیر ساخت .

نامش أبو عبد الله، محمد بن علی بن محمد بن العربی الحاتمی الطائی است.

وی در کثرت آثار علمی و تصنیف عالى‏ترین مطالب در تصوف به روش و سبک

طریقه خود نظیر ندارد. در دوران اسلامی، گذشته از اقطاب مطلقه و وارثان

خاصه یا مطلقه از محمدیّین، تالی ندارد. در مذاهب چهارگانه نازل‏ترین را

انتخاب فرموده- بلکه محیط و زمان بر أو تحمیل نموده است. و آن مسلک

حنبلی است که مؤسس آن احمد بن حنبل است. حنابله در حدی از انحطاط

فکری قرار دارند که معتقدند موجود باید محسوس باشد و آن چه محسوس

نیست وجود ندارد. و از این رو برای خداوند نیز جسمانیت قایل شده‏ اند.

اگر گویی که جسم مرکب از اجزاست و به اجزا متحقق است، و نیز جسم

محتاج به مکان در حیطه زمان قرار دارد، گویند: «و هو تعالی جسم لا کالأجسام» !

  ابن عربی، مانند بسیاری از طوایف مختلف اهل سنت و جماعت که در

زمره مشایخ و اقطاب و اتباع ارباب تصوف‏اند، از ارباب سنت و جماعت است.

این گفته که هر صوفی شیعی است و هر شیعی نیز عارف بر اصل و اساس

صحیح استوار نیست، و نباید از روی تعصب به قول نادرست معتقد شد.

هر انسانی به هر اندازه که قابل تصور باشد، از محیط و لوازم آن متأثر است.

اعتقاد به این اصل درست- اگر چه در مواردی احیاناً خلاف آن نیز وجود

داشته باشد- کثیری از مشکلات را حل مى‏کند. و این سخن نیز در جای خود

قابل انکار نیست که یکی از این دو طریق مخالف حق است،

و طریق دیگر قهراً درست نیست .

  باید توجه کامل به این مطلب غیر قابل انکار داشت که شیخ أکبر و

خلیفه او، «شیخ کبیر»، صدر الدین قونوی، و بسیاری از اکابر اهل حقیقت

و طریقت در ولایتْ علوىّ المشرب و مهدىّ المشهدند، و سر مویی از این

اصل تام مأخوذ از مقام حضرت ختمی مرتبت انحراف ندارند.

این مهم که عرض می‏شود قابل انکار نیست که بوده ‏اند قلندرانی متعصب-

البته شمار آنها نادر است- که در بیان سلسله طریق خود در سلوک آن

را به ابو بکر بن أبو قحافه، و از این طریق به حضرت ختمی مرتبت

علیه السلام می‏رسانند! «حیرتم از چشم بندی خدا»

  یکی از آثار نفیس و به اعتباری بی نظیر شیخ اکبر کتاب عظیم او

فتوحات مکیّه است .


این اثر صریحاً دلالت دارد بر اینکه ابن عربی از حیث تتبع و رجوع به آثار

بزرگان و محققان از ارباب عرفان بر هر عارف کنجکاو سبقت گرفته است،

و راه رجوع به آثار صوفیه را برای دیگران گشوده است، و در همه جا برتری

بیّن و ظاهر خود را بر هر محققی إثبات کرده است. در این اثر عظیم،

بر خلاف آثار کم حجم و یا دارای حجم متوسط او، مطالب غث و سمین وجود دارد،

همچنان که مکاشفات او نیز، مانند واردات قلبی او، متنوع و القائات او گاهی

مضطرب است و خالی از تشویش نیست. و حتی در مکاشفاتش تناقض هست .

  خلیفه و جانشین او، شیخ کبیر، صدر الدین قونوی، که از تطویل در سخن

و تحقیق دراز دامن پرهیز داشته است، مطالب و واردات قلبیش آن چنان

قرص و محکم بر صفحه کاغذ رقم خورده است که به کلی از تشویش و

اضطراب مبرّاست، و حقاً «حد همین است سخندانی و زیبایی را».

بر آثار قونوی، مانند مفتاح الغیب و نصوص و فکوک محققان شرح نوشته ‏اند.

  کتاب فصوص الحکم در اتقان و استحکام مطالب و زیبایی جملات در باب

خود نظیر ندارد، و محققان و بزرگان فن تصوف بر این معنا متفقند .

  ابن عربی در دوران صباوت خلوت نشینی اختیار نمود، و در مدتی نسبتاً

کم ابواب غیب بر او گشوده گشت. به دستور پدر به دیدن حکیم محقق،

ابن رشد، رفت، و میان آنها برمز چند کلمه مبادله شد. ابن رشد به شیخ

گفت ما با برهان امکان آن چه را شیخ به آن رسیده است إثبات کردیم،

ولی به عیان ندیده بودیم .

منبع : پایگاه انجمن علمی عرفان اسلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی