۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۰:۵۶
مکتب شبه عرفانی اشو
2-اشو
یکی دیگر از فرقه های شبه عرفانی هند ، اشو است .
آنگونه که خود اشو گفته است لغت اشو از اصطلاح "حل شده در اقیانوس" گرفته شده
که نخستین بار ویلیام جیمز روانشناس آمریکایی آن را به کار برده است .
تعالیم اشو
آموزه های اشو به سه بخش تقسیم می شود :
بخشی از یوگا است . او هم در کتاب "هفت بدن هفت چاکرا "
و هم در میان سخنرانی های خود از یوگا می گوید .
قسمت دیگری از تعالیم اشو از آیین تنتره است که در کتاب " تانترا کندالینی یوگا " آمده است .
و در نهایت بخشی از تعالیم او از اندیشه های بودا است .
به جز این ، اشو از عرفان اسلامی و روانشناسی هم تأثیر پذیرفته است .
اصول مکتب اشو
1-عشق
عشق خلاصه ی تمامی آرای اشو است .
او در این باره ، کتاب های متعددی نوشته که از جمله ی مهم ترین آنها
"یک فنجان چای" و "عشق ، رقص زندگی" است .
اشو معتقد است عشق ، شوق وافر درونی است برای یکی بودن با کل .
اگر درختی را از خاک بیرون بیاوریم و آن را از ریشه بکنیم ،
درخت شوق عظیمی برای بازگشت به خاک و ریشه ی خود دارد و اگر باز نگردد می میرد .
هنگامی که لحظه ی یکی شدن با کل فرا می رسد ،
ناگهان ترس عظیمی وجود انسان را فرا می گیرد زیرا انسان باید خود را آزاد کند .
در عین حال که احساس یکی شدن با کل بسیار زیباست ،
درهای جدیدی به سوی انسان گشوده می شود ،
درآنجا شعر متولد می شودو فضای عاشقانه ای حکمفرماست .
اشو می گوید عشق چهار مرحله دارد :
مرحله ی اول عشق
مرحله ی اول ، حضور در لحظه است .
یعنی عشق مخصوص زمان حال است و به گذشته و آینده نیست .
مرحله ی دوم عشق
دومین مرحله ی نیل به عشق این است که سم های نفس مانند خشم ،
حسادت و نفرت که نفس را کثیف می کنند به شهد و شیرینی تبدیل کنیم .
مرحله ی سوم عشق
قدم سوم عشق ، بخشش است .
انسان باید شادی ها و خوشی هایش را با دیگران تقسیم کند .
مرحله ی چهارم عشق
هیچ شدن است . یعنی انسان باید خود را هیچ ببیند تا به کل برسد .
2-نفس سم است
اشو می گوید نفس برای تعالی انسان مانند سم است و او را از رشد باز می دارد .
او معتقد است عشق ، سرسپردگی می آورد و سرسپردگی با نفس داشتن سازگار نیست .
مادامی که انسان با نفس خود زندگی می کند ناخالص است و مسموم .
لذا دست به هر چیز می زند آلوده می شود .
نفس هرگز لذت شهد را نمی چشد و باید از سم خلاصی یافت
تا وجود انسان خا لص ، زیبا و شیرین شود .
3-نفی ذهن
اشو معتقد است ذهن همیشه عادت دارد همه چیز را دو قسمت کند
و آن وقت به آن دو نگاه کند . ذهن توانایی دیدن کل را ندارد .
ذهن بیمار است . ناآرام است و هرگز برای انسان آرامش و صلح نمی آورد .
اشو برای نقی ذهن به نفی استدلال وجود خدا هم می پردازد و می گوید
انسان تنها با قلب به خدا می رسد .
ذهن و استدلال همیشه نیمه ی چیزها را نشان می دهند و خدا کل است .
همین دیدگاه او را به نفی عقل نیز می کشاند تا جایی که می گوید
عقل را فراموش کن و بگذار عشق مرکز تو ، آماج تو باشد .
هر ناکامی می تواند به کامیابی مبدل شود ،
و هر احتمال شکستی برای عقل ، می تواند به توفیقی برای دل بدل شود .
4-درون
اشو می گوید یکی از راه های بی خود شدن و به عمق درون رسیدن ،
رقص و پایکوبی تا حد افراط است :
اگر مردم بتوانند کمی بیشتر برقصند ، کمی بیشتر بخوانند ،
کمی بیشتر دیوانه باشند ، انرژی در آنان شتابی افزون می یابد
و مشکلات آرام آرام از میان خواهند رفت ؛
بنابراین باز بر رقص تأکید می کنم ؛ رقصیدن تا خلسه ی کامل .
از آنجا که اشو در این اصل به نفی بیرون می پردازد نشانه های بیرون
مثل علم ، تکنولوژی ، شریعت و فقه را هم نفی می کند .
در باره ی شریعت می گوید :
این کلمه را به یاد داشته باشید : در شریعت شما بیچاره می مانید ،
چون در کنار یک پیکر بی جان قرار می گیرید .
اشو فقه را هم مسخره می کند و می گوید :
فقها دیگران را فریب می دهند ولی خودشان را چطور گول می زنند .
5-مراقبه
اشو می گوید مراقبه روشی است برای پاکسازی درون ،
خالی شدن از ذهن و رها کردن نفس .
مراقبه یعنی تهی شدن از تمامی محتویات ، از افکار ، تصورات ،
خاطرات ، امیال و آرزوها . فرد باید از این موارد رهایی یابد .
6-هفت بدن ، هفت چاکرا
اشو در کتاب "هفت بدن ، هفت چاکرا " بدن ها و کالبد ها و چاکراها را توضیح می دهد .
نقد اشو
مکتب اشو بسیاری از اصول پذیرفته شده ی انسانی را نفی می کند .
علم و تکنولوژی ، فلسفه ، قانون ، شریعت ، فقه ،زیارت ، دعا
، نیایش ، اعتقادات ، توسل ، توبه و زهد نفی می شود .
همه چیز تصادفی است ؛ بنابراین تقدیر هم نفی می شود .
مذهب هم سرانجام نفی می شود .
اما تنها چیزی که اثبات می شود عشق است ، آن هم عشق زمینی و خاکی
که در نهایت به شهوت و سکس منجر می شود .
این عرفان مدرن اشواست که ناآگاهان بسیاری را به سوی خود جذب کرده است
و همچنان در حال رخنه کردن در مراکز مهم فکری ،
عقیدتی و حتی علمی جامعه ی ماست .
۹۲/۰۲/۱۷