عرفان از دیدگاه استاد دکتر فاطمه طباطبایی
عرفان چنان که بسیاری اندیشمندان اذعان داشته اند "سلطان معارف و ملکه علوم بشری است". علمی است به شناخت خداوند و هستی مطلق و آنچه به او مربوط می شود. آنچه موجب جلالت قدر و کبریایی ارزش دانش عرفان می شود ، حضور شهودی و شهود حضوری معلوم در پیشگاه عالم است. عرفان همانند دیگر دانش ها مفهومی حصولی در ذهن عالم نیست. هر مفهوم ذهنی رخدادی درونی و در نتیجه مقهور عوامل موجود در ذهن عالم است. در نگاه عارفان ذات مقدس حق نه معقول اهل نظر است و نه مشهود اهل بصر و میزان و مقدار و سعه هستی عاقل یا شاهد ، در اکتناه آن ذات مقدس نقشی ندارد ، چرا که او "بسیطه الحقیقه" است و ترکیب در هیچ صورتی در او راه ندارد. اوصاف ذاتی او عین هم دیگرند. به این بیان اوصاف ذاتی حق تعالی شأنه اگر چه در مفهوم غیر یکدیگرند ، در مصداق جملگی عین ذات موصوف اند. به این ترتیب "اولیت" او عین "آخریت" اوست و "ظاهر" بودن او عین "باطن" بودن او. پس اگر سالک بخواهد به بعض یا گوشه ای از آن حقیقت راه یابد ، به دلیل عینیت وجودی آن ذات مقدس ، ادراک بعض بدون اکتناه به بعض دیگر محال است و ادراک یا شهود آن نیز توهمی بیش نیست و از این رو در دانش عرفان راهی برای ادراک آن ذات مقدس متصور نیست.